کانسلیم یک استراتژی است. این استراتژی برای تحلیل بنیادی سهام شرکتها، کاربردی و مهم است. واژهی کانسلیم (CANSLIM) از سرواژهی عبارت انگلیسی آن برگرفته شده است. در این مطلب، میخواهیم این استراتژی را بررسی کنیم و بدانیم که CANSLIM دقیقاً چه چیزی است.
همانطور که در مقدمه بیان کردیم، کانسلیم یک استراتژی است که در خصوص تحلیل بنیادی سهام شرکتها، کاربرد دارد. این استراتژی به خصوص برای بازارهایی که با نوسانات شدید قیمتی همراه هستند، بسیار پرکاربرد خواهد بود. چراکه استراتژی کانسلیم قادر به پیشبینی حرکات صعودی بازار میباشد.
در استراتژی کانسلیم، تمرکز روی شناسایی سهامهایی است که پتانسیل بالایی برای رشد خواهند داشت. بنابراین به کمک این استراتژی، میتوانید سهامهایی را شناسایی و خریداری کنید که به احتمال زیاد در آینده، سودی چندبرابر خواهند داشت.
قبل از اینکه به بیان چگونگی استراتژی کانسلیم بپردازیم، بد نیست تا گوشهای مختصر در خصوص ارائهدهندهی آن صحبت کنیم. ویلیام جی اونیل شخصی بود که به عنوان کارگزار بورس فعالیت داشت. اونیل یک استراتژی معاملاتی تنظیم کرد که همان کانسلیم است. او با استفاده از این استراتژی، برای انتخاب سهام تصمیمگیری میکرد. جالب اینکه او به نسبت همسن و سالان خود، نتایج بسیار بهتری را میگرفت.
او میگوید: «این یک تناقض بزرگ است که سهامی که به نظر رشد زیادی کردهاند، باز هم رشد میکنند و سهامی که به نظر افت زیادی را تجربه کردهاند، بیشتر افت میکنند.» آنچه او در این عبارت قصد بیان آن را دارد، اعلام اشتباه بودن منطق در بازار است. یعنی همیشه درست نیست که سهمی که رشد خوبی را تجربه کرده است، باز هم موفق است و در آینده رشد بیشتری را تجربه میکند.
CANSLIM برگرفته از هفت عبارت است. این هفت عبارت در زیر آورده شده است:
لازم به ذکر است که در منابع متعددی که به شرح این استراتژی پرداختهاند، از ترجمههای مختلفی برای هر یک از این عبارات استفاده کردهاند. در ادامه، با شرح هر بخش، مفهوم کلی را درمییابید.
ابتدای واژهی CANSLIM با حرف C آغاز میشود که به عبارت Current earnings اشاره میکند. این عبارت به معنای درآمد جاری است. یعنی شرکتی که مورد بررسی قرار میگیرد، در حال حاضر (در مقطع زمانی کنونی) چه درآمدی دارد. بنابراین نیاز است تا گزارش های درآمدی شرکت را بررسی کنیم. برای بررسی گزارشات درآمدی یک شرکت، به یک عدد نیاز داریم که رقم و ارزش درآمد را در ازای هر سهم بیان میکند. این عدد به نام EPS شناخته میشود.
نکتهی مهم در خصوص بررسی گزارشهای درآمدی شرکتها آن است که باید توجه داشته باشیم این گزارشها ممکن است اغراقآمیز و گمراهکننده تنظیم شده باشند. به همین علت باید از سودهای غیرعادی و استثنایی صرف نظر کنید. عموماً سود و درآمد شرکتها زمانی در ارزش آنها اثرگذار است که سود به دست آمده حاصل فعالیتهای عملیاتی شرکت باشد و نه فروش داراییهای ثابت. برای مثال برای یک شرکت تولید قند، سود یا درآمد حاصل از فروش بخشی از زمین کارخانه، ارزشی در سهام آن ایجاد نمیکند، چراکه سود به دست آمده مداوم نیست و از عملیات اصلی شرکت حاصل نشده است.
تفاوت سود و درآمد چیست؟ برای آشنایی کامل وارد شوید.
بخش دوم استراتژی کانسلیم به بررسی درآمد سالیانهی شرکت میپردازد. بر این اساس، باید درآمد شرکت را در سالهای مختلف (۵ سال گذشته)، در نظر بگیریم. برای اینکه اهمیت این موضوع برایتان روشن شود، مثالی میزنیم. فرض کنید شرکتی درآمد و میزان سوددهی ۵ سال گذشتهی خود را به شرح زیر اعلام کرده باشد.
سال اول ۱۰۰۰ ریال
سال دوم ۲۰۰۰ ریال
سال سوم ۳۰۰۰ ریال
سال چهارم ۱۰۰۰ ریال
سال پنجم ۲۰۰۰ ریال
اگر طبق پارامتر قبلی یعنی درآمد جاری پیش برویم، متوجه میشویم که روند درآمد این شرکت، یک روند صعودی بوده است. چرا که رقم درآمد و سوددهی در سال چهارم ۱۰۰۰ ریال و در سال پنجم برابر با ۲۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است. اما اگر نمودار روند سود و درآمد این شرکت را از کمی عقبتر بررسی کنیم، متوجه میشویم که افت سود داشته است. یعنی از سال چهارم یک نشانهی بد در این شرکت وجود دارد! هرچند در مثال ذکر شده، شرکت مجدد به روند صعودی خود بازگشته است. هرچند که در کشورهای تورمی همچون ایران، اعداد باید به صورت واقعی مورد بررسی قرارگیرند، به آن معنا که از اعداد اسمی، تورم خارج شود که در طول زمان قابل قیاس باشند.
حرف سوم در استراتژی کانسلیم حرف N است. این حرف از ابتدای عبارت New product or service برگرفته شده است که به معنای محصول یا خدمت جدید میباشد. همانطور که میدانید زمانی که در سهام یک شرکت یک افزاش قیمت ناگهانی دیده میشود، شرکت بایستی یک نوآوری را به بازار ارائه داده باشد. این نوآوری میتواند در قالب یک محصول یا خدمت جدید از سوی شرکت باشد. اگر این محصول و خدمت بتوانند در بازار با استقبال و فروش خوبی مواجه شوند، بدون شک، نرخ سهام شرکت یک افزایش قیمت ناگهانی را تجربه خواهد کرد.
در استراتژی اونیل، بیان میشود که در قیمت بالا بخرید و در قیمت بالاتر بفروشید! پژوهشهای اونیل نشان میدهد که بهترین زمان برای خریداری کردن یک سهم در زمانی است که قیمت سهم بعد از طی کردن یک روند کوتاه مدت، به تثبیت رسیده باشد و در آن محدوده به ماکزیمم قیمتی خود رسیده باشد. توجه داشته باشید که اغلب سهامداران از قاعدهی دیگری پیروی میکنند. آنها معتقدند که در قیمت پایین بخرید و در قیمت بالاتر بفروشید!
در بازار، همیشه قاعدهی عرضه و تقاضا وجود دارد. حتی در بازارهای روزمره و زندگی معمولی نیز میتوان این قانون را لمس کرد. بازار سهام نیز از این امر مستثنی نخواهد بود. تصور کنید یک شرکت ۴۰۰ میلیون برگه سهم دارد. روشن است که این شرکت، سهامداران زیادی دارد. بنابراین باید آنقدر متقاضی باشد که قیمت سهام این شرکت بتواند افزایش یابد. این در حالی است که افزایش نرخ سهام برای یک شرکت که ۵۰ میلیون برگهی سهم دارد، به مراتب سادهتر است. به عبارت بهتر، در شرکتی که ۵۰ میلیون برگهی سهام وجود دارد، سهام کمتری برای عرضه در بازار وجود دارد. بنابراین قیمت آن به نسبت شرکتی با ۴۰۰ میلیون سهم، راحتتر افزایش پیدا میکند.
بر اساس مثالی که بیان کردیم، طبق استراتژی کانسلیم، گفته میشود که در شرایط یکسان، خرید سهام شرکتهای با تعداد سهام کمتر؛ بهصرفهتر و گزینهی بهتری خواهد بود. ناگفته نماند که در این مبحث باید به سهام شناور شرکت نیز توجه کنید. عموماً هر چقدر که تعداد سهام شناور کمتر باشد، شرایط عرضه و تقاضا برای افزایش قیمت سهام بهتر فراهم میگردد. از سوی دیگر سهام شرکتی که درصد بالایی از مالکیت آن در اختیار مدیران شرکت است، معمولاً از آینده بهتر و روشنتری برخوردار خواهد بود.
ترجمهی پیشرو یا پسرو و صنعت پیشگام یا غیرپیشگام از جمله ترجمههایی هستند که برای این عبارت بیان میشوند. در این بخش مفهوم را فارغ از ترجمهی تحتاللفظی آن بیان میکنیم.
در هر صنعتی، تعدادی شرکت فعالیت دارند. البته در استراتژی کانسلیم، شرکتی برتر است که محصولات جدیدی تولید کند و فروش و جذب مشتری بهتری را اجرا نماید. به همین دلیل در بازار بیان میشود که شرکتها برای موفقیت خود باید در تولید محصول جدید بکوشند. شرکتهایی که زودتر از سایر رقیبان خود در یک صنعت، اقدام به تولید محصول جدید معرفی شده نمایند، شرکت پیشرو شناسایی میشوند. سایر شرکتها پسرو خواهند بود.
در استراتژی کانسلیم، شرکتی برای خرید سهام و سرمایهگذاری مناسبتر است که در گروه صنعت مرتبط، پیشرو باشد. این استراتژی بیان میکند که شرکتهای پسرو، پیشرفت چندانی نخواهند داشت.
شرکتهای سهامی اغلب یک نهاد و شرکت مالی را به عنوان حامی خود در نظر میگیرند. این شرکتها یا نهادهای حامی، از سقوط سهام شرکتهای سهامی جلوگیری خواهند کرد. بنابراین در برخی از شرایط بحرانی، شرکتها و نهادهای حامی، سهام شرکت را خریداری میکند تا از عرضهی زیاد و به دنبال آن، افت قیمتی شدید در سهام شرکت مذکور، جلوگیری به عمل آورد. همچنین شرکتها و نهادهای حامی در خصوص مواردی مانند افزایش سرمایه و … از شرکت سهامی، حمایت به عمل میآورند.
نهادهای حمایتی، می توانند یک شرکت یا صندوق سرمایهگذاری باشد. یا حتی نهادهای دولتی و افراد حقیقی و حقوقی دیگر نیز میتوانند این نقش را داشته باشند. البته نیاز است تا سرمایه و اعتبار بالایی داشته باشند!
در استراتژی کانسلیم بیان میشود که به منظور خرید سهم از یک شرکت، بایستی سهامداران عمده و حامیان آن شرکت را مورد بررسی قرار دهید. چرا که این افراد و یا نهادها، نقش بسیار پررنگی در قیمت سهام شرکت و همچنین میزان عرضه و تقاضای آن در بازار به وجود میآورند.
آخرین حرف در استراتژی CANSLIM، به عبارت Market Direction یا همان جهت و ترند بازار اشاره دارد. گفته میشود حتی اگر تمام شش پارامتر قبلی را رعایت کرده باشید ولی به ترند و جهت بازار توجهی نکرده باشید، حداقل سه چهارم سهام خریداری شده افت خواهد کرد! به عبارت دیگر شما متحمل ضرر میشوید.
در کانسلیم گفته میشود که ۷۵ درصد سهام با بازار همجهت است. به عبارت دیگر، این پارامتر را میتوان مهمترین پارامتر در استراتژی کانسلیم دانست.
کانسلیم یک استراتژی است که به سهامدار کمک میکند تا سهام مناسب برای سرمایهگذاری را شناسایی و خریداری نماید. کانسلیم توسط ویلیام اونیل ابداع شد. این استراتژی بر ۷ مورد استوار است که از قراردادن سرواژههای این موارد، نام کانسلیم به دست میآید. هفت پارامتری که در این استراتژی بیان میشوند، در لیست زیر آورده شده است. شرح مفصل این موارد در مطلب بالا، بیان شد.
در بین پارامترهای معرفی شده، پارامتر آخری یعنی جهت بازار (یا Market Direction) اهمیت بالاتری نسبت به سایر موارد دارد.
برای دسترسی به سایر محتواهای تحلیلی و آموزشی وارد شوید.