در اقتصاد کلان به مجموع پول و شبه پول موجود در یک کشور نقدینگی گفته میشود. تغییرات این متغیر اقتصادی ارتباط تنگاتنگی با تورم دارد.
میزان نقدینگی که به مجموع پول و شبه پول موجود در یک اقتصاد میگویند، میتواند روند رکود و تورم را در یک کشور تغییر دهد. رشد مثبت و منفی نقدینگی تأثیر بسیار زیادی بر اقتصاد کشورها دارد. افزایش افسارگسیخته آن در شرایط ثبات و پایداری سطح قبلی تولید معمولاً منجر به تورم شده و کاهش شدید آن میتواند رکود را برای یک کشور به همراه آورد. آشنایی با مفهوم نقدینگی، تغییرات و اهمیت آن بر اقتصاد کشورها یکی از الزامات تکمیل دانش اقتصادی است. در این مقاله به تعریف پول و شبه پول، نقدینگی، هدایت نقدینگی و تأثیرات نقدینگی بر اقتصاد پرداخته شده است. در آخر روند رشد نقطهبهنقطه نقدینگی در ایران نیز بررسی شده است.
برای ورود به مسئله نقدینگی آشنایی ابتدایی و اولیه با مفهوم پول و شبه پول الزامی است. در تعریف ابتدایی میتوان گفت که پول ابزاری برای سهولت انجام معاملات است که با استفاده از آن میتوان به خرید فروش کالاها و خدمات دیگر پرداخت. اما بهصورت دقیقتر میتوان بیان داشت که پول سه کارکرد اصلی دارد.
از طرف دیگر شبه پول به داراییهای گفته میشود که نقد نیستند، اما قابلیت نقدشوندگی بسیار بالایی دارند. حساب سپردههای بلندمدت بیش از یک سال و کلیه سپردههایی که خاصیت چککشیدن ندارند (سپردههای غیر دیداری) از جمله مصادیق شبهپول محسوب میشوند.
به مجموع پول و شبهپول در اقتصاد یک کشور نقدینگی آن کشور میگویند. مطابق نظریات اقتصادی، حجم نقدینگی و همینطور تغییرات آن ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با نرخ تورم دارد. به عبارت سادهتر اگر متناسب با نقدینگی یک کشور جریان تولیدی کالا و خدمات وجود نداشته باشد و یا متناسب با تغییرات افزایشی نقدینگی رشد تولید وجود نداشته باشد، افزایش نقدینگی در تغییرات سطح عمومی قیمتها یا همان تورم نمود پیدا خواهد کرد.
در کنار رشد فزایندهی نقدینگی، انتظارات تورمی نیز یکی دیگر از عوامل ایجاد نرخهای تورم بالا است. چشمانداز آحاد اقتصادی در خصوص روند تغییرات قیمتها در آینده روی رفتار مصرفی و تصمیمات سرمایهگذاری آنها در حال حاضر اثرگذار است و ممکن است شدت تورم یا سرعت رسیدن به آن را تشدید کند. انتظارات تورمی را میتوان در ترکیب تشکیلدهندهی نقدینگی نیز ردیابی کرد. همواره سهم شبهپول از پول در نقدینگی بیشتر است؛ اما تغییرات جزئی سهم این دو از نقدینگی، بهگونهای که سهم پول افزایش و شبه پول کاهش داشته باشد نشان از افزایش انتظارات تورمی است. بهطورکلی پول از شبه پول برای حمله به بازارها آمادهتر است و میتواند نشان از سطح بالای نااطمینانی و چشمانداز تورم در اقتصاد باشد؛ بنابراین میتوان گفت علاوه بر تغییرات حجم نقدینگی، تغییر ترکیب اجزای نقدینگی نیز میتواند با انتظارات تورمی مرتبط باشد.
نقدینگی همان قدر که میتواند اهرم کمکی برای تولید در چارچوب سیاستهای پولی باشد، میتواند اقتصاد یک کشور را فلج کند. کنترل این چاقوی دو لبه یکی از مهمترین وظایف بانکهای مرکزی و دولتهاست. اگر میزان تولیدات کشور با میزان نقدینگی متناسب نباشد چرخهای اقتصاد بهکندی پیش خواهند رفت. فرض کنید نقدینگی موجود بین آحاد اقتصادی بیشتر از منابع قابل خریداری و محصولات و کالاهای تولید شده در کشور باشد. در این صورت تورم در کمین این اقتصاد خواهد بود. از سوی دیگر اگر نقدینگی کافی برای خرید کالا و خدمت در اختیار مردم نباشد، احتمال وقوع رکود وجود خواهد داشت؛ چراکه مردم توانایی خرید محصولات را ندارند.
در هر دو صورت تولید کشور با چالشهایی مواجه میشود. معمولاً بانکهای مرکزی با خلق و یا کنترل و هدایت نقدینگی از این پدیدهها جلوگیری میکنند. از طرف دیگر اگر بانک مرکزی از دولت مستقل باشد، دولت نیز میتواند بهعنوان یک دستیار، قوانین مکمل و همسو با سیاستهای بانک مرکزی را وضع کند تا تورم و یا رکود، سریعتر از بین بروند و یا اثر مخرب کمتری در لایههای مختلف جامعه به جا گذارند. اما در صورت عدم استقلال بانک مرکزی از دولت و همینطور وجود کسری بودجه پایدار، خود نهاد دولت به یکی از بازیگران مخرب کنترل نقدینگی تبدیل خواهد شد.
هدایت نقدینگی در سالهای گذشته بسیار موردبحث و بررسی قرار گرفته است. رشد افسارگسیخته نقدینگی در کشورها باعث فلج شدن اقتصاد و جلوگیری از رشد و توسعه آن کشور خواهد شد. به همین علت سیاستمداران و اقتصاددانان کشورها معمولاً تلاش میکنند برای کاهش اثر تخریبی رشد نقدینگی اقدام به هدایت این منابع به سمت بخشهای مولد میکنند. در این صورت میتوان امید داشت که رشد نقدینگی اثر مخرب زیادی نداشته است و باعث شکوفایی اقتصاد آن کشور شود.
برخی از کشورها در زمان رشد نقدینگی اقدام به ایجاد جذابیت سرمایهگذاری در بورس همان کشور و یا سرمایهگذاری و شراکت در پروژههای دولتی میکنند. برخی دیگر با افزایش نرخ بهره اقدام به ذخیره این مبالغ در بانکها میکنند. اما نکته مهمتر این است که امروزه بازارهای پربازدهتری (البته با ریسک بالاتر) مانند بازار معاملات رمزارزها وجود دارد که ممکن است در سیاستهای هدایت نقدینگی خلل ایجاد کند؛ بنابراین باید در اتخاذ این سیاستها تمام جوانب را در نظر گرفت. دشواری هدایت نقدینگی در سطحی است که به نظر عدهای از اقتصاددانان مفهومی به نام هدایت نقدینگی وجود ندارد و سرانجام نقدینگی به هر بازاری هم که هدایت شود تورم ایجاد خواهد کرد.
نرخ تورم نامتعارف بیش از نیمقرن است که گریبانگیر اقتصاد ایران است. از دید بسیاری از کارشناسان اقتصادی، افزایش نقدینگی در ایران مهمترین عامل تورم است. از طرف دیگر برخی از کارشناسان اقتصادی تورم را مستقل از رشد نقدینگی در کشور میدانند. با بررسی روند رشد نقدینگی و نرخ تورم در ایران میتوان یک همبستگی بین این دو مشاهده کرد. اما آیا رابطه علی بین رشد نقدینگی و رشد تورم وجود دارد؟ در سالهای اخیر نرخ رشد نقطهبهنقطه نقدینگی کاهشیافته است. در فروردین ۱۴۰۱ نرخ رشد نقدینگی نقطهبهنقطه ۳۸.۲ درصد بوده است. این عدد با نرخ نزولی تقریباً یکنواختی در اردیبهشت سال جاری به کمتر از ۳۱ درصد رسیده است. این کاهش در نرخ رشد به معنای کاهش تورم نیست و همچنان تورمهای بالایی حس میشوند؛ اما سرعت افزایش آنها کمتر شده است.
همان گونه که اشاره شد نقدینگی برای شخص شرکت و یا کشور قابلتعریف است. یکی از اصطلاحاتی که برای شرکتها و کسبوکارها به کار میرود نقدینگی مثبت و منفی است. نقدینگی مثبت به این معنی است که این شرکت بیش از میزان مصرف خود، نقدینگی دارد؛ بنابراین میتواند بهراحتی به اجرای طرحهای توسعه خود بپردازد. همچنین در بازپرداخت وام با مشکل مواجه نمیشود و حتی میتواند در طرحهای سودده و روبهرو شد دیگری سرمایهگذاری کند؛ بنابراین نقدینگی مثبت برای کسبوکارها بسیار مفید است و میتواند مسیر رشد و توسعه آنها را هموار کند. از طرف دیگر اصطلاح نقدینگی منفی برای شرکتها وجود دارد.
این موقعیت زمانی پیش میآید که یک شرکت بیش از درآمد و میزان منابع نقد خود، هزینه کرده است. مصارف در کسبوکارها همواره باید نظارت و کنترل شوند. اگر میزان مصارف از میزان نقدینگی شرکت فراتر رود، شرکت برای مخارج معمول خود با مشکل مواجه خواهد شد. حتی ممکن است برای پرداخت تعهدات خود مجبور به استقراض شود. کسبوکارهای نوپا بیش از هر چیزی باید جریان نقدینگی خود را همواره بررسی و کنترل کنند تا در مواقع بحرانی از بازار خارج نشوند.
نقدینگی از مجموع پول و شبه پول در اقتصاد یک کشور تشکیل میشود. با بررسی تعریف نقدینگی، علل رشد آن و تأثیرات آن بر اقتصاد متوجه خواهیم شد که با یکی از مهمترین ابزارهای افزایش قدرت خرید و تورم و حتی شاید رشد اقتصادی مواجه هستیم. مطالعه روند نقدینگی و تأثیر آن بر تورم و دیگر شاخصهای اقتصادی هر کشور میتواند نگاهی جامع به فعالین اقتصاد دهد.