ریسک و بازده از مفاهیم اصلی در سرمایهگذاریاند. تقریباً تمام افراد با این واژهها آشنا هستند و میدانند که برای سرمایهگذاری در یک بازار خاص، میبایست به ریسک و بازده آن توجه داشته باشند. هرچند بسیاری از افراد، بدون شناخت صحیح ریسک و تنها با سنجش میزان بازدهی آن، وارد سرمایهگذاری در یک زمینهی خاص میشوند؛ این امر میتواند به روحیهی آنها و همچنین سرمایهی در نظر گرفته شده، آسیب و خسارت وارد سازد. در این مطلب، تمام آنچه را که پیرامون مفاهیم ریسک و بازده مطرح میشود بیان خواهیم نمود.
مفهوم ریسک چیست؟ جهت آشنایی کامل با مفهوم ریسک وارد شوید.
ریسک از ضروریترین مفاهیمی است که سرمایهگذار باید بداند. بدون شناخت و سنجش میزان ریسک، ورود به حوزهی سرمایهگذاری ناممکن یا آسیبزا خواهد بود. «ریسک» به عدم اطمینان در خصوص یک موضوع اشاره میکند. زمانی که شما در یک بازی، تاس را پرتاب میکنید، ریسک بالایی برای به دست آمدن عدد ۶ وجود دارد. یعنی احتمال کمی وجود دارد تا تاس از سمت عدد شش نشان داده شود. ریسک در بازی دارت نیز وجود دارد؛ پرتاب دارت به سمت صفحهی سیبل، با ریسک همراه است، اینکه دارت به نقطهی هدف برخورد کند یا نکند!
در سرمایهگذاری نیز شما یک هدف خاص دارید. بنابراین پیش از حصول نتیجه، شما بهعنوان سرمایهگذار، یک تصویر را بهعنوان بازده هدف ترسیم خواهید کرد؛ اما میدانید که این احتمال نیز وجود دارد که تصویر ترسیمشدهی شما (در چهارچوب مورد انتظار)، به وقوع نپیوندد؛ بهعبارتدیگر، میدانید که ریسک نیز وجود دارد.
مدیریت ریسک چیست و چه نقشی در سرمایهگذاری دارد؟
برای شناخت بهتر مفهوم ریسک، لازم است تا با برخی از شاخصهای آماری مانند میانگین و انحراف معیار آشنا شویم. برای درک سادهتر مطلب، این موضوع را در قالب یک مثال ارائه کردهایم: تصور کنید دو کلاس درسی داریم؛ کلاس «الف» و کلاس «ب». اکنون در نظر بگیرید که نمرات دانشآموزان در این دو کلاس را لیست کردهایم. قیاس این نمرات به صورت دانه به دانه، تقریباً ناممکن است؛ به خصوص اگر تعداد دانشآموزان زیاد باشد. بنابراین باید شاخص دیگری داشته باشیم که بتوانیم مقایسه را انجام دهیم.
یکی از این شاخصها، میانگین است. میانگین از جمله شاخصهای آماری مرکزی است. بهعبارتدیگر، عدد میانگین، بیان میکند که دادهها، حول چه مرکزیتی هستند. داشتن میانگین نمرات برای کلاس «الف» یک عدد خواهد بود که با عدد به دست آمده بهعنوان میانگین نمرات کلاس «ب» کاملاً قابل قیاس خواهند بود. در واقع با داشتن میانگین نمرات، میتوان عملکرد دانشآموزان هر کلاس را بررسی کرد. شاخص آماری مرکزی نظیر میانگین را میتوان برای بررسی بازدهی به کار برد.
انحراف معیار، پارامتر دیگری است که عملکرد دانشجویان یک کلاس را بهتر نشان میدهد. انحراف معیار، یک شاخص پراکندگی است که بیان میکند دادهها چه فاصلهای از مرکزیت اصلی دارند. تصور کنید دامنهی نمرات کلاس «الف» چیزی در محدودهی نمرات ۸ الی ۱۲ باشد. هرچند این نمرات، بهعنوان نمرهی ضعیف شناسایی میشود اما عملکرد دانشآموزان را بسیار نزدیک به هم نشان میدهد؛ این یعنی انحراف معیار در نمرات دانشآموزان این کلاس پایین است، بهعبارتدیگر میتوان گفت نمراتی در این حد فاصل یا نزدیک به آن، از استاندارد خارج نیستند و در سطح بقیهی نمراتاند. شاخص آماری پراکندگی نظیر انحراف معیار را میتوان برای بررسی و سنجش ریسک به کار برد. بدین ترتیب که اگر میزان بازده در یک زمینه از سرمایهگذاری چندان از بازده استاندارد آن صنعت فاصله نداشته باشد، سرمایهگذاری نرمال و کم ریسکی محسوب میشود.
صندوق شاخصی چیست؟ نحوهی بازدهی آن به چه صورت است؟
مفهوم دیگری که در کنار مفهوم ریسک مطرح میشود، «بازده» است. بازده پاداشی است که با تحمل ریسک، به دست خواهد آمد. همانطور که بیان کردیم، سرمایهگذار با ورود به سرمایهگذاری در یک بازار خاص، اهدافی را ترسیم میکند. در این اهداف، میزان سود مورد انتظار وی مشخص میشود. حال با گذشت زمان، سرمایهگذاری او نتیجه واقعی خود را نشان خواهد داد؛ یعنی در نهایت سرمایهگذاری منجر به سود یا زیان خواهد شد. این سود به دست آمده را بازده واقعی مینامند. بازده واقعی میتواند با بازده مورد انتظار (ترسیم شده و فرض شده توسط سرمایهگذار) یکسان یا مختلف باشد. روشن است که هر سرمایهگذار انتظار دارد که بازده واقعی به دست آمده، حداقل برابر با بازده مورد انتظار وی یا بیش از آن باشد.
برای درک واضحتر، مثالی از سرمایهگذاری در یک بازار خاص میآوریم: تصور کنید با مقدار معینی سرمایه، وارد بازار خرید و فروش سهام میشوید، در این صورت میخواهید در ازای پرداخت سرمایهی خود، سهام بخرید. طبیعتاً به دنبال خرید سهامهایی خواهید بود که سودآوری بالایی داشته باشند. اما باید بدانید که در کنار سودآوری، ریسک نیز بههماننسبت وجود دارد.
حال شما با خرید سهام خاصی، پیشبینی میکنید که بعد از گذشت زمان ۶ ماه، به ۲۰ درصد سود میرسید. این ۶ ماه و این ۲۰ درصد، کاملاً تخمینی است. شما میتوانید این اعداد را برحسب نمودارها و روند رفتاری ارزش آن سهام در گذشته، تخمین بزنید. این عدد، سود مورد انتظار شما را از این سرمایهگذاری بیان میکند. اکنون تصور کنید که ۶ ماه از زمان خرید سهام شما گذشته است. طبیعتاً شما به یک سودآوری میرسید (البته ممکن است سودآوری شما منفی و زیانده نیز باشد)؛ بنابراین رقم سودآوری و بازده واقعی بهدستآمده، میتواند از بازده مورد انتظار شما (که ۶ ماه قبل پیشبینی کرده بودید) کمتر یا بیشتر باشد.
از مفاهیم بالا، چنین برداشت میشود که «بازده» و «ریسک» دو مفهوم مقابل هم هستند. در بازار سرمایهگذاری، بازده به جنبهی سودآوری و ریسک به جنبهی خطرات یک سرمایهگذاری اشاره میکند. جالب است بدانید که میان این دو مفهوم، ارتباط مستقیمی وجود دارد. یعنی در یک موضوع سرمایهگذاری خاص، ریسک و بازده متناسب با هم رشد میکنند؛ به همین دلیل است که در سرمایهگذاریهای با بازده بالا، احتمالاً مجبور به متحمل شدن ریسک بالایی نیز خواهید شد.
بنابراین با افزایش بازده، ریسک نیز افزایش پیدا میکند؛ به همین دلیل است که معاملاتی که ریسک پایینی دارند، سوددهی چندان بالایی نیز نخواهند داشت. از طرف دیگر معاملاتی میتوانند سوددهی کلانی داشته باشند که سرمایهگذار احتمال زیان بالا (ریسک بالا)ی آن را نیز بپذیرد.
در قسمت قبلی، به ارتباط مستقیم میان ریسک و بازده در یک سرمایهگذاری اشاره کردیم. در این قسمت، قصد داریم معاملات ریسک–بازده را معرفی کنیم. این معاملات، براساس ارتباط میان ریسک و بازده شکل میگیرند و در حقیقت سبب میشوند تا ریسک بالا به پاداش (بازدهی) بالا پیوند بخورد. بر اساس این قاعده سرمایهگذار باتوجهبه پارامترهای مختلف میتواند تصمیم بگیرد که در کدام زمینه سرمایهگذاری کند. بهعنوان مثال، توان تحمل ریسک، یکی از پارامترهایی است که در سرمایهگذاران مختلف، تفاوت دارد. یکی دیگر از این پارامترها، زمان است. سرمایهگذارانی که قادر به سرمایهگذاریهای بلند مدت هستند، میتوانند از ریسک سرمایهگذاری بازار نزولی و صعودی نجات پیدا کنند. این درحالی است که برای نوسانگیران با سرمایهگذاریهای کوتاه مدت، ریسک بالاتری وجود دارد.
معاملات ریسک -بازده، یکی از مهمترین قواعد برای تصمیمگیری در سرمایهگذاریهای مختلف به شمار میآید. با این نوع معامله، سرمایهگذار قادر است در زمینهی ارزش و اهمیت موضوع مورد نظر برای سرمایهگذاری، تصمیمگیری کند.
صندوق طلا چیست؟ نحوهی خرید و فروش آن به چه صورت است؟
در بازار سرمایهگذاری، آنچه بهعنوان هدف تعیین میشود، سودآوری و کسب بازده بالاتر است؛ بنابراین یک سرمایهگذار باید بازده مورد انتظار خود را تعیین نماید. در حقیقت بدون شناخت مفهوم بازده، سرمایهگذار قادر به تشخیص و انتخاب گزینهی برتر برای سرمایهگذاری نخواهد بود.
البته سرمایهگذار بهتناسب موجودی سرمایهی در گردش، همچنین خلقیات خود، میتواند گزینههای سرمایهگذاری با بازده کمتر را انتخاب کند تا ریسک کمتری را نیز متقبل شود؛ چرا که همانگونه که در قسمتهای قبلی شرح دادیم، ریسک و بازده ارتباط مستقیم دارند.
صندوق سرمایهگذاری مشترک چیست؟ آموزش کامل
در بررسی ریسک و بازده بورس ایران، یکی از سادهترین کارها بررسی بازدهی سالانهی این بازار در سالهای گذشته است. در جدول زیر بازدهی بازار سرمایه در ۲۰ سال اخیر آورده شده است. هرچه نوسانات این بازدههای سالانه بیشتر باشد، میتوانیم بگوییم ریسک این بازار هم بیشتر بوده است.
نمودار خطی زمانی شاخص کل بورس در سالهای گذشته هم راه سادهی دیگری برای بررسی بازده شاخص کل بورس خواهد بود. نوسانات این بازار در نمودار به سادگی نمایش داده شده است.
برای بررسی ریسک و بازده بازارهای سرمایهگذاری در ایران، نگاه مقایسهای به بازدهی سالانهی انواع بازارها در کنار هم یکی از سادهترین امور است.
با نگاه به این جدول و نوسانات بازدهی سالانهی بازارهای مختلف، مقایسهی ریسک و بازده انواع سرمایهگذاریها در ایران و تشخیص پربازدهترین و پرریسکترین بازارها امکان پذیر است. برای مثال شما میتوانید بازدهی و نوسانات بازار مسکن را با بازار بیت کوین مقایسه کنید. هرچه بازدهی سالانه نوسان بیشتری داشته باشد میتوانیم بگوییم ریسک سرمایهگذاری یا به زبان سادهتر احتمال ضرر بالاتر خواهد بود.
ریسک و بازده، دو مفهوم اصلی در تمام ارکانهای زندگی و کارهای روزمرهی ما هستند. در اینکه شما امروز از مسیر «الف» به سمت محل کارتان بروید یا از مسیر«ب»، ریسک و منافع مختلفی وجود دارد. در بازار مالی و سرمایهگذاری نیز ریسک همواره وجود دارد؛ نکتهی قابل توجه میزان ریسکی است که در این موارد با آن روبهرو خواهیم بود. همچنین در پارهای از کارها، ریسکها غیر قابل اجتناب هستند. در برخی از مسائل نیز ریسک مطرحشده به قدری ناچیز است که تقریباً برابر با صفر در نظر گرفته میشود. همچنین مواردی وجود دارد که میتوان ریسک را در آنها مدیریت نمود.
با شناخت مفهوم ریسک و مدیریت آن، در بازار مالی و سرمایهگذاری، میتوان عملکرد بهتری را رقم زد. در غیر این صورت، احتمال شکستهای سنگین مالی وجود دارد؛ شکستهایی که میتواند خسارات سنگین مالی و روحی را به دنبال داشته باشد؛ بنابراین، برای رسیدن به اهداف مالی و سودآوری مطلوب، باید ریسک و بازده و روشهای مدیریت ریسک را بهتر بشناسیم.