برداشت اغلب افراد از “ریسک” شامل ذهنیتی عمدتاً منفی است. بااینحال، در دنیای سرمایهگذاری، ریسک امری ضروری و جداییناپذیر از عملکرد مطلوب است، پس چارهای جز پذیرش ریسک نداریم. یکی از روشهای بدیهی برای کاهش ریسک و افزایش سود سرمایهگذاری همان ضربالمثل عامیانهی معروف است که «همهی تخممرغهایت را در یک سبد نگذار!». همین مفهوم ساده ما را به سمت سرمایهگذاری در زمینههای متعدد برای کاهش ریسک سوق میدهد، تا اگر به هر دلیل یکی از سرمایهگذاریها در معرض ریسک قرار گرفت، سود سرمایهگذاری دیگر، ضرر اول را جبران نماید.
حال بهعنوان یک سرمایهگذار مستقل یا مدیر یک مؤسسهی مالی و سرمایهگذاری چگونه میتوان سبد سرمایهگذاری را به نحوی مدیریت نمود تا کمترین ضرر متوجه سرمایهها شده، متناسب با میزان تحمل ریسک و علایق سرمایهگذار، بهترین بازده را نیز کسب نمود؟ ابتدا بخوانیم پورتفو یعنی چه.
پورتفولیو یا سبد سرمایه مجموعهای از سرمایهگذاریهای مالی مانند سهام، اوراق قرضه، کالاها، وجه نقد و معادلهای نقدی (همچون گواهیهای سپرده) و انواع دیگر دارایی است که هر فرد حقیقی یا مدیر پورتفو بر مبنای دانش، تحقیقات و تجربهی خود دربارهی زمان، محل، ترتیب و وزندهی به هرکدام از اقلام سرمایهگذاری در سبد، تصمیم میگیرد. این سرمایهگذاریها میتواند در صندوقهای سرمایهگذاری سرمایه ثابت (closed-end funds)، صندوقهای شاخصی، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) و … نیز صورت گیرد.
مدیریت پورتفولیو یا پرتفویی هنر و علم انتخاب و نظارت جامع برگزیدهای از سرمایهگذاریها است که اهداف بلندمدت مالی و تحمل ریسک مشتری، شرکت یا مؤسسه را برآورده میکند. در مقایسه با افراد حقیقی که خودشان انتخاب میکنند با چه سهام و داراییهایی پورتفولیوهای خود را بسازند و مدیریت کنند، مدیران دارای مجوز حرفهای پورتفو، با دانش و تجربهی بیشتر، به نمایندگی از مشتریان کار میکنند. هدف نهایی مدیر پورتفولیو به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سطحی از ریسک است که مناسب مقدار سرمایه و میزان ریسکپذیری مشتریان باشد.
مدیریت پورتفولیو مستلزم توانایی در تشخیص طیف وسیعی از موارد از جمله نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها در سرمایهگذاری است. این انتخابها شامل بدهبستانهایی است مابین بدهی و دارایی، سرمایهگذاری داخلی در مقابل خارجی یا پذیرش ریسک برای رشد در مقابل حفظ دایرهی امنیت.
صندوق جسورانه چیست؟ + آموزش نحوهی خرید
مدیریت پورتفولیو عبارت است از انتخاب، اولویتبندی و کنترل برنامهها و پروژههای یک سازمان، در راستای اهداف استراتژیک و ظرفیت ارائه آن. هدف ایجاد تعادل بین اجرای طرحهای تغییر و حفظ کسبوکار به طور معمول، در عین بهینهسازی بازگشت سرمایه است.
مدیریت پورتفولیو ممکن است ماهیت منفعل یا فعال داشته باشد که در ادامه به توضیح تفاوت این دو میپردازیم.
به این روش که برای بهینهسازی ترکیب داراییها استفاده میشود تئوری مدرن پورتفولیو (modern portfolio theory یا بهاختصار MPT) میگویند.
برای آشنایی با این دو مدل مدیریت پورتفوی، مقایسهی آنها با هم و مثالهای هرکدام از شما دعوت میکنم مقالهی ” مدیریت فعال و منفعل پورتفو، معایب و مزایا” را در سایت آکادمی دانایان مطالعه فرمایید .
کلید مدیریت مؤثر پرتفوی، ترکیب بلندمدت داراییها از جمله سهام، اوراق قرضه و “وجوه نقد” مثلاً در قالب گواهی سپرده است. موارد دیگری نیز وجود دارند که اغلب بهعنوان سرمایهگذاریهای جایگزین شناخته میشوند، مانند املاک و مستغلات، کالاها و مشتقات.رویکردهای مختلف تخصیص دارایی بر اساس این واقعیت است که انواع مختلف داراییها به طور هماهنگ حرکت نمیکنند و برخی از آنها نوسان بیشتری نسبت به سایرین دارند. به همین دلیل یک سبد مرکب از داراییها، تعادل و محافظت بالاتری در برابر ریسکها و ضررها ایجاد مینماید.
به تنها چیزی که میتوان در سرمایهگذاری اطمینان داشت این است که نمیتوان همیشه برندگان و بازندگان را بهدرستی پیشبینی نمود. رویکرد محتاطانه در مدیریت پورتفو، ایجاد سبدی از سرمایهگذاری است که طیف وسیعی از یک کلاس دارایی را شامل شود، مثلاً در سهام شرکتها یا زمینههای متنوعی که میتوانند ریسک یکدیگر را پوشش دهند، سرمایهگذاری شود.
تنوع سبد سرمایهگذاری یا سهام یعنی پخش ریسک و پاداش تکتک اوراق بهادار، در یک طبقهی دارایی یا بین طبقات گوناگون دارایی. دانستن اینکه کدام زیرمجموعه از یک کلاس یا بخش دارایی پتانسیل عملکرد بهتری از دیگری خواهد داشت دشوار است، بنابراین برای جذب بازده از همهی بخشها در طول زمان و درعینحال کاهش آسیب از نوسانات، تنوعبخشی به سبد سرمایه یک استراتژی معقول است. تنوع واقعی از طریق سرمایهگذاری در کلاسهای مختلف دارایی و اوراق بهادار، بخشهای متنوع اقتصاد و مناطق گوناگون جغرافیایی ایجاد میشود.
یکی دیگر از استراتژیهای مدیریت پورتفو، بازنگری آن در فواصل زمانی میانمدت و برقراری تعادل مجدد در آن است، به این معنا که مدیر پورتفو با خریدوفروش اوراق بهادار تغییرارزشیافته در طول زمان، به بازیابی تناسب اولیهی وزن سبد سرمایهگذاری میپردازد. هدف چینش مجدد سبد یا به عبارتی توزین مجدد آن در فواصل زمانی منظم (معمولاً سالانه)، بازگرداندن پرتفو به مسیر اصلی خود است، مخصوصاً زمانی که حرکات بازارها، پورتفو را از هدف یا ترتیب اولیهاش دور ساخته است.
برای مثال، پورتفوی که از ابتدا ۷۰ درصد سرمایهاش به سهام و ۳۰ درصدش به درآمد ثابت، تخصیص داده شده، پس از افزایش چشمگیر رشد بازار، ممکن است تغییر وزن یافته، ترتیب تخصیص دارایی آن به ۸۰/۲۰ تغییر یافته باشد. در اینجا سرمایهگذار سود خوبی به دست آورده است، اما سبد سهام در حال حاضر در معرض ریسک بیشتری نسبت به درجهی تحمل سرمایهگذار که از ابتدا تعریف شده بود، قرار گرفته است. پس به افزایش سرمایهگذاری در درآمد ثابت و کاهش وزن سرمایهگذاری در اوراق بهادار، بهاصطلاح تعدیل یا توزین مجدد نیاز دارد.
تعدیل یا توزین مجدد سبد، از طریق فروش داراییها یا اوراق بهاداری که رشد قیمت مناسبی داشتهاند و قرار دادن پول آن در دارایی یا اوراق بهادار با قیمت پایینتر که کمتر موردتوجه عموم قرار دارند و پتانسیل رشد را در آینده خواهند داشت، صورت میگیرد.
استراتژی تعدیل سالانهی پورتفو، به مدیر یا سرمایهگذار اجازه میدهد سودهای بهدستآمده را به فرصت رشد در بخشهایی با پتانسیل بالا تبدیل کند و درعینحال پرتفوی را با مشخصات ریسک/بازده اولیه حفظ نماید.
ممکن است انتخاب شما این باشد که سبد سرمایهتان را خودتان مدیریت کنید یا به یک مدیر مالی، مشاور مالی یا یک متخصص مالی دیگر اجازه دهید سبد شما را مدیریت کند. سعی در کاهش ریسک با تخصیص سرمایهگذاریها در بین ابزارهای مالی، صنایع و دستههای دیگر تحقق مییابد. هدف مدیریت پورتفو به حداکثر رساندن بازده سبد، با سرمایهگذاری در حوزههای مختلف است که هرکدام واکنش متفاوتی به یک رویداد دارند. اهداف شما برای آینده، شخصیت شما و میزان تحمل شما برای پذیرش ریسک، همگی عواملی هستند که در تصمیمگیری در مورد چگونگی ساختن پورتفوتان نقش دارند.