جدیترین دغدغهی شرکتها در مسیر توسعه، تأمین منابع مالی است. شرکتها معمولاً برای پیشبرد پروژههای خود و رسیدن به اهداف معین شده در زمان معین نیاز به تأمین مالی دارند. تأمین مالی ممکن است با استفاده از منابع داخلی (حقوق صاحبان سهام) یا منابع خارجی (خلق بدهی) باشد. سه گزینه پرکاربرد که برای تأمین مالی شرکتها مورداستفاده قرار میگیرد، افزایش سرمایه شرکت، اخذ وام از بانکها و تأمین مالی از طریق بازار سرمایه است. یکی از قراردادهای بسیار پرکاربرد که با استقبال شرکتها مخصوصاً شرکتهای صنعتی همراه شده است، قرارداد سَلف است. این قرارداد طی اصلاحاتی که صورتگرفته است بهصورت سلف موازی استاندارد، در حال اجراست. این قراردادها شباهتهای زیادی به پیشفروش محصول دارند؛ اما برخلاف قراردادهای سلف میتوان اوراق منتشر شده را در بازار ثانویه به فروش رساند. در این مقاله به پرسشهای زیر پاسخ داده خواهد شد.
تأمین مالی چیست؟
انواع روشهای تأمین مالی کداماند؟
قراردادهای سلف چگونه متولد شدند و چه کاربردی دارند؟
معایب این قراردادها چه بود؟
سلف موازی استاندارد چیست و چه مزایایی دارد؟
شرکتها جهت تأمین منابع مالی لازم برای اجرای پروژههای خود دست به استفاده از ابزارهای تأمین مالی مختلف میزنند. بهطور عمده منابع تأمین مالی به دودستهی زیر تقسیمبندی میشوند.
اگر شرکتها بخواهند برای توسعه خود و حفظ توان رقابتی در بازار اقدام به استفاده از ابزارهای تأمین مالی داخلی کنند، افزایش سرمایه، یا تأمین مالی از طریق مؤسسان، گزینهی پیشِروی آنهاست. افزایش سرمایه برای شرکتها به چهار قسم تقسیم میشود.
اما واقعیت آن است که لزوماً در تمامی این روشها پول نقدی وارد شرکت نمیشود و در برخی از حالتهای افزایش سرمایه، صرفاً ثبتهای مختلف حسابداری هستند که انجام میشوند. بدین ترتیب هدف تأمین مالی شرکتها فقط در برخی از حالات افزایش سرمایه محقق میشود.
شرکتها همچنین برای تأمین مالی به روش فروش داراییها میتوانند برخی از داراییهای خود مثل خودرو، املاک، ماشینآلات و یا بخشی از سهام شرکتهای زیرمجموعه خود را به فروش رسانده و عایدی حاصل از آن را صرف انجام پروژههای توسعهای خود کنند. در مواردی نیز مؤسسین شرکت متناسب با درصد سهامداریشان، به تأمین مالی طرحهای شرکت میپردازند.
نوع دیگری از تأمین مالی که با استفاده از منابع خارج از شرکت اتفاق میافتد را تأمین مالی خارجی مینامند. ابزارهای تأمین مالی خارجی برای شرکتها تا حدودی متنوعتر از ابزارهای تأمین مالی داخلی است؛ اما در برخی از ابزارهای تأمین مالی خارجی برای شرکتها، هزینهای در قالب هزینههای مالی نیز به شرکت تحمیل میشود.
تأمین مالی از طریق بازار سرمایه مزایایی از قبیل کاهش ریسک تأمین مالی، تنوع در روشهای تأمین مالی و کاهش ریسک سرمایهگذاری را در پی خواهد داشت.
یکی از قراردادهایی که برای تأمین مالی استفاده میشود، قرارداد سلف نام دارد. این روش تأمین مالی اولینبار در بحرین با عنوان «صکوک سلم» در سال ۲۰۰۱ به کار گرفته شد. قرارداد سلف قراردادی است که عرضهکننده، بخشی از دارایی خود را در ازای بهایی نقد به فروش میرساند و در سررسید قرارداد آن را به خریدار تقدیم میکند. بهعنوانمثال تصور کنید یک شرکت میخواهد محصولی را تولید کرده و به فروش برساند. در این حالت اگر سرمایه کافی برای تولید آن محصول را نداشته باشد با عقد قرارداد سلف و ارائه گواهی سلف به خریدار آن محصول، بهنوعی محصول را پیشفروش میکند.
خریدار با پرداخت کل مبلغ قرارداد به تولیدکننده این فرصت را میدهد تا با سرمایهی بهدستآمده از قرارداد، اقدام به تولید محصول کند. پس از اتمام دوره قرارداد که معمولاً ۳ماهه است، تولیدکننده محصول را به خریدار تقدیم میکند. تاریخ تحویل کالا و قیمت آن نیز در زمان عقد قرارداد تعیین خواهد شد.
در قرارداد سلف تولیدکننده میتواند سرمایه موردنیاز برای تولید محصولش را تأمین کند. همچنین وی از وجود مشتری برای محصول خود اطمینان حاصل میکند. خریدار محصول نیز مطمئن است که فارغ از نوسانات قیمتی بازار میتواند محصول را به همان قیمتی که در قرارداد قید شده است، دریافت کند. در این صورت جذابیت خرید محصول مخصوصاً در بازارهای کم ثبات برای مشتریان دوچندان خواهد شد.
این قرارداد معایبی نیز دارد. عدم وجود بازار ثانویه یکی از بزرگترین معایب این قرارداد است. این امر بدان معناست که خریدار نمیتواند گواهی دریافت شده را در صورت لزوم به شخص دیگری بفروشد و وجه نقد دریافت کند. همچنین در صورت افزایش قیمت مواد اولیه و در کل افزایش هزینه تولید، فروشنده محصول قطعاً متحمل زیان خواهد شد و مجبور است محصول را به همان قیمتی که در قرارداد ذکر شده است به فروش برساند. از طرف دیگر مشکل نقدشوندگی گواهی نیز وجود دارد. گواهی سلف امکان نقدشوندگی ندارد و این موضوع متأثر از قوانین حاکم بر معاملات مربوط به قرارداد سلف است. این معایب از جذابیت تأمین مالی به روش سلف میکاهد.
برای رفع معایب ذکر شده برای قرارداد سلف، ابزاری تکاملیافته با عنوان «سلف موازی استاندارد» در بورس کالا و انرژی ابداع شد. اوراق سلف موازی استاندارد که قدمت بهرهگیری از آن در ایران تقریباً به ۱۲ سال میرسد، از قرارداد سلف مشتق شده است. این نوع از قراردادها برای ایجاد امکان خریدوفروش اوراق صادرشده قبل از سررسید به وجود آمدهاند. به عبارت بهتر این دسته از اوراق دارای معاملات ثانویه هستند. در قراردادهای سلف موازی استاندارد فروشنده یک سود حداقلی را برای قالب اختیار فروش در زمان سررسید تضمین میکند و اگر قیمت دارایی پایه افزایش یابد سودی مازاد بر سود مقرر به سرمایهگذار تعلق مییابد. دارایی پایه در این قرارداد باید ویژگیهای خاصی داشته باشد. از جملهی این ویژگیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
قیمت کالاها (دارایی پایه) معمولاً دچار نوسان میشود و ممکن است سرمایهگذار متحمل زیان شود. در بازار برای پوشش ریسک سرمایهگذاری، ابزار معاملاتی دیگری به نام اوراق اختیار خریدوفروش تبعی در نظر گرفته شده است.
اختیار فروش تبعی: این اختیار همزمان با عقد قرارداد سلف موازی استاندارد از طرف عرضهکننده به خریدار داده میشود. اگر قیمت نهایی محصول در روز سررسید، کمتر از قیمت اعمال در قرارداد سلف باشد، خریدار میتواند بخشی از دارایی پایه را به قیمت اعمال ذکر شده در قرارداد بفروشد.
اختیار خرید تبعی: این اختیار در زمان عقد قرارداد از سوی خریدار به فروشنده اعطا میشود. اگر هزینه تولید محصول برای فروشنده افزایش یابد، خریدار میتواند بخشی از محصول را به عرضهکننده منتقل کند تا بخشی از ضرر وارد شده به تولیدکننده جبران شود. در این حالت تنها فروشنده اوراق سلف موازی استاندارد امکان خرید دارایی پایه را خواهد داشت.
تأمین سرمایه برای اجرای پروژههای جدید و یا اتمام پروژههای اجرا شده یکی از ارکان توسعه شرکتها است. روشهای متعدد تأمین سرمایه این امکان را به وجود میآورد که با کمترین ریسک و با بهترین نرخ بازدهی سرمایه کافی برای توسعه شرکتها بنا بر محدودیتها و توانایی این شرکتها فراهم شود. ورود ابزارهای مالی نوین این مزایا را افزایش داده و مسیر شرکتها برای ترقی را هموار میکند. از جملهی این ابزارها قرارداد سلف است که برای کمک به تأمین سرمایه وارد بازار شدند و با آگاهی از معایب این روش، روشی با ریسک کمتر و امکانات بیشتر به نام سلف موازی استاندارد، از آن مشتق شد.
مزایای این روش تا حدی به نفع دو طرف معامله بود که با استقبال شرکتهای مختلف صنعتی در ایران مواجه شده است. هم سرمایهگذاران و هم عرضهکنندگان این اوراق از عقد قرارداد نفع بردهاند؛ بنابراین توجه به ابزارهای تأمین سرمایه میتواند آیندهای روشن را برای تمامی شرکتها و سرمایهگذاران بازارها به همراه داشته باشد.