به افزایش در سطح عمومی قیمتها تورم گفته میشود. سطح عمومی قیمتها بیانگر قیمت سبدی از کالا و خدمات است که توسط مصرفکنندگان یا تولیدکنندگان خریداری میشود.
تورم را میتوان پرکاربردترین اصطلاح اقتصاد امروز ایران دانست. ازآنجاییکه میتوان نرخ تورم را مستقیماً در کیفیت زندگی خود احساس کرد، مردم همواره به دنبال اخبار مرتبط با این شاخص اقتصادی هستند. دولتها همواره تلاش میکنند تا با اعمال سیاستهای پولی و مالی مناسب و بهموقع، نرخ تورم را متعادل کرده و به کمتر از ۳ درصد برسانند. تورم ۱ تا ۳ درصد معمولاً باعث بهبود وضعیت اقتصادی شده و سطح تقاضای کل را با شیبی مثبت حفظ میکند. اما نرخهای بالای سه درصد که در برخی از کشور به بیش از ۲۰ درصد هم میرسد میتواند آثار بسیار مخربی روی جامعه بگذارد. در مقالهی زیر به تعریف تورم، نحوه کنترل آن و اثرات مخرب رشد بیرویه خواهیم پرداخت.
سالهای زیادی است که تورم گریبانگیر اقتصاد ایران است و هر یک از آحاد اقتصادی درکی فراتر از تعریف این مفهوم در اقتصاد پیدا کردهاند. افزایش در سطح عمومی قیمتها معادل با تورم است. به عقیدهی اقتصاددانان پولی نظیر میلتون فریدمن، تورم همیشه و همهجا پدیدهای پولی است. عدهای دیگر از اقتصاددانان نظیر توماس سارجنت آن را پدیدهای مالی و نشئتگرفته از ناترازیهای مالی دولتها قلمداد میکنند. قطعاً شناسایی علل اصلی پیدایش و پایداری تورم در اقتصاد ایران به مقابلهی با آن کمک بسیاری خواهد کرد.
اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد افزایش و کاهش نرخ تورم است. ممکن طی یک سال نرخ تورم از ۳۰ درصد به ۲۰ درصد کاهش یابد. این بدان معنی است که همچنان قیمتها در حال افزایشاند اما شیب افزایش قیمت کمتر شده است. نرخ تورم اگر بیش از حد باشد میتواند اثرات بسیار مخربی اعم از تعطیلی کسبوکارها، افزایش تمایل به فعالیتهای اقتصادی غیرمولد، کاهش رفاه جامعه و سقوط شاخصهای اجتماعی و فرهنگی به جامعه تحمیل کند.
رشد نرخ تورم میتواند بهصورت دومینووار تمام اقتصاد یک کشور را تحتالشعاع قرار دهد. به همین علت، معمولاً تصمیمگیرندگان اقتصادی (بانک مرکزی و وزارت اقتصاد) تمام توان خود را برای کنترل این نرخ در جهت کاهش آن به کار میگیرند. ابزارهای زیادی در اختیار بانک مرکزی و دولت قرار دارد که در مقالات سیاستهای مالی، سیاست پولی و نقدینگی به این ابزارها و نحوه استفاده از آنها پرداخته شده است. در ادامه نیز برخی از فعالیتهای سیاستمداران برای کنترل تورم تشریح خواهند شد.
تورم را از جنبهی شدت و میزان آن میتوان به دستههای متعددی تقسیمبندی کرد. در ادامه به توضیح مختصری در خصوص هر یک از این دستهها خواهیم پرداخت.
مهمترین علت بهوجودآمدن تورم، عدم تناسب پول در گردش با میزان عرضه کالاهاست. اگر پول در گردش بهقدری زیاد باشد که عرضه کالاها و خدمات پاسخگوی نیاز تقاضا نباشد، قیمتها افزایش خواهند یافت؛ بنابراین نقدینگی و عرضه پول یکی از مهمترین علل رخدادن تورم است. تصمیمگیران اقتصادی نیز همواره این دو شاخص را پایش میکنند تا تغییرات گستردهای در میزان نقدینگی رخ نداده و نرخ تورم افزایش نیابد.
انتظارات تورمی و کسری بودجه از دیگر عوامل رایج افزایش نرخ تورم است. اگر مردم تصور داشته باشند که قیمتها در آینده افزایش خواهند یافت، سطح تقاضای خود را افزایش میدهند. افزایش سطح تقاضا به افزایش قیمت تعادلی کالاها و خدمات منجر خواهد. در ادامه نرخ تورم افزایش مییابد. بارها در بازارهای خودرو، ارز یا طلا در ایران چنین تغییراتی را شاهد بودهاید. انتظارات تورمی باعث افزایش مستمر سطح قیمتها شده است. از طرف دیگر کسری بودجه دولت از دیگر عواملی است که تورم و یا ابر تورم را به همراه خواهد داشت. البته که این امر اثرات خود را در سایهی افزایش مداوم نقدینگی منعکس میکند. اگر هزینههای دولت بیش از درآمدهای آن باشد، چند راه پیش روی وی خواهد بود.
یکی از معمولترین راهحلها برای جبران کسری بودجه استقراض از بانک مرکزی است. درصورتیکه دولت استقراض از بانک مرکزی را افزایش دهد، پایه پولی و نقدینگی افزایش مییابد. در نتیجه نرخ تورم افزایش خواهد یافت. البته در ایران و پس از برنامهی سوم توسعه استقراض مستقیم از بانک مرکزی توسط دولت ممنوع شده است؛ اما این امر همچنان به واسطهی بانکهای عامل و افزایش آن بدهی آنها به بانک مرکزی در حال اجرا است.
شاخصهای متعددی برای محاسبهی تورم وجود دارند. معمولاً در بانکهای مرکزی اکثر کشورهای جهان از شاخص لاسپیرز برای محاسبهی نرخ تورم استفاده میشود. علت استفاده از شاخص لاسپیرز آن است که این شاخص سبدی ثابت را در طول زمان در نظر میگیرد. در مقالات قبل در خصوص cpi و ppi توضیحاتی ارائه کردیم. تغییر در میزان cpi محاسبه شده با شاخص لاسپیرز برابر با تورم مصرفکننده و تغییرات شاخص ppi برابر با تورم تولیدکننده است. ازآنجاییکه سبد مصرفی دهکهای درآمدی مختلف و همینطور سبد کالاها و خدمات تقاضا شده در صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است، طبعاً نرخ تورم دهکهای درآمدی مختلف و صنایع مختلف نیز متفاوت خواهد بود.
دولتها میتوانند با اعمال سیاستهای پولی و مالی از رشد بیش از حد نرخ تورم جلوگیری کرده و حتی آن را کاهش دهند. سیاستهای پولی توسط بانک مرکزی اعمال میشود. بهعنوانمثال بانک مرکزی میتواند با افزایش نرخ بهره، سیاستهای انقباضی پولی را دنبال کرده و به دنبال کاهش تورم باشد. همچنین عملیات بازار باز و انتشار و بازخرید اوراققرضهی دولتی، تغییرات در نرخ ذخیرهی قانونی و تغییر برخی از قوانین و مقررات از جمله ابزارهای در اختیار بانک مرکزی برای مقابله و کاهش تورم هستند. از طرف دیگر دولت با اتخاذ سیاستهای مالی امکان کاهش نرخ تورم را فراهم میکند. ازبینبردن ناترازی مالی دولت، قطعاً مهمترین اقدام آن برای مقابله با تورم خواهد بود.
در این مقاله به تعریف و انواع تورم، علل افزایش آن، نحوهی محاسبه و راهحلهای کنترل آن پرداختیم. امروزه کشورهای معدودی هستند که تورمهای دورقمی را تجربه میکنند؛ اما متأسفانه ایران یکی از آنها است که تورمی بالا و درعینحال پایدار را در طول سالیان متمادی تجربه کرده است. افزایش نقدینگی متأثر از کسری بودجه پایدار، استقراض دولت از بانک مرکزی و افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی از مهمترین عوامل تورم در سالهای اخیر اقتصاد ایران بوده است.