پول و سرمایهگذاری در حوزههای گوناگون، همواره با ریسک همراه خواهد بود، بنابراین به استراتژیهای مدیریت ریسک نیاز داریم تا پارامترهای ریسک را در سرمایهگذاری بررسی نماید. تخصیص دارایی یکی از مهمترین استراتژیهایی است که در زمینهی اختصاصدهی منابع و مدیریت سرمایهگذاری مطرح میشود.
در این مطلب، مانند سایر مقالات آکادمی دانایان، تلاش کردهایم تا شکل سادهای از این موضوع را ترسیم کنیم و بتوانیم تعریف جامعی برای تخصیص دارایی، ارائه دهیم.
تخصیص دارایی که در زبان انگلیسی، Asset Allocation نامیده میشود، به فرایندی گفته میشود که از طریق آن بودجهبندی در سرمایهگذاری اجرا میگردد. هدف از این فرایند، آن است که میان ریسک و بازدهی (ریسک سود) تعادل ایجاد شود. به عبارت بهتر، در سرمایهگذاری، انواع مختلفی از داراییها مانند سهام، اوراق، پول نقد، سپردهی بانکی و … وجود دارد. در تخصیص دارایی، یک استراتژی چیده میشود تا بتوان سرمایهی موجود را در میان این داراییها بهنحویتقسیمبندی نمود که کسبوکار یا سازمان به اهداف و افق سرمایهگذاری خود، برسد.
همانطور که اشاره شد، از مهمترین تصمیماتی که در حوزهی سرمایهگذاری اتخاذ میشود، تخصیص دارایی است. در واقع یک سرمایهگذار باید بداند که چه میزان از داراییهای خود را یک دارایی خاص، اختصاص میدهد. اینکه در کدام سهام سرمایهگذاری کند، کدام اوراق را بخرد و سایر تصمیمهایی از این قبیل، در گام دوم اهمیت قرار میگیرند. پس در تخصیص دارایی، سرمایهگذار مشخص میکند که در کدام بازارهای مالی و به چه میزان، قصد سرمایهگذاری دارد.
بهصورت ساده، میتوان تخصیص دارایی را به تقسیمبندی مالی برای گروههای مختلف دارایی، تعبیر نمود. مثلاً چند درصد اموال در سهام بورس مشارکت داشته باشد و چند درصد به املاک و و مستغلات اختصاص یابد بهتر است. ممکن است یک سرمایهگذار ترجیح دهد تا ۶۰ درصد سرمایهی خود را برای سرمایهگذاری در بورس اختصاص دهد. در حالی که ۴۰ درصد آن را در بانک به صورت سپرده محفوظ بدارد. لازمهی تخصیص دارایی، آن است که گروههای مختلف سرمایهگذاری و دارایی را بشناسیم و با میزان سوددهی و ریسک هر یک آشنایی داشته باشیم.
بهتازگی در بورسهای دنیا، صندوقهای سرمایهگذاری به نام صندوقهای چرخهی زندگی (Life-Cycle Fund) ایجاد شده است. در این صندوقها، تخصیص دارایی انجام میشود؛ یعنی بر اساس یک سری پارامترهای خاص مانند سن سرمایهگذار، میزان ریسکپذیری، اهداف سرمایهگذاری و …، یک راه به عنوان راهکار مناسب، تخصیص داده خواهد شد.
البته بسیاری از افراد، معتقدند که این شکل از تخصیص دارایی، به دلیل درنظر نگرفتن راهکارهای انفرادی، میتواند مشکلساز نیز باشد. این افراد معتقداند که هر سرمایهگذار باید تعیینکنندهی استراتژی تخصیص سرمایهی خود باشد، چراکه علاقهمندی و تمایلات یک سرمایهگذار برای اجرای سرمایهگذاری، نقش مهمی در اثربخشی پرتفو خواهد داشت.
همانطور که گفتیم، برای مدیریت و تخصیص داراییها، میتوان از فرایندها و استراتژیهای مختلفی استفاده کرد. در این فرآیندها هدف آن است تا با توجه به برخی پارامترها، ایدهآلترین روش را برای چینش سرمایههای یک سرمایهگذار، در نظر بگیریم. در این قسمت، سه مورد از معروفترین استراتژیهای تخصیص دارایی در سرمایهگذاری را بیان کردهایم:
به استراتژی ۱/N استراتژی Naive portfolio diversification نیز گفته میشود. این یک استراتژی بسیار قدیمی است که هنوز هم به کار برده میشود. در یکی از متون کتابهای مقدس و مذهبی قدیمی آورده شده است که پولی خود را به سه بخش تقسیم کنید: یک بخش پول را برای خرید زمین کنار بگذارید، یک بخش پول را کالا بخرید و بخش سوم را به عنوان پول نقد نگه دارید! این تفسیر را میتوان سادهترین تعریف برای استراتژی ۱/N در تخصیص دارایی دانست.
باتوجهبه تعریف استراتژی ۱/N در تخصیص دارایی، برای سرمایه و ثروت یک سرمایهگذار، نیز میتوان کلاسهای دارایی مقدور را تعریف نمود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان پول داشته باشید، طبیعی است که این مقدار ثروت برای خرید مسکن و زمین کفایت نخواهد داشت؛ بنابراین شما کلاسهای دارایی دیگری از جمله خرید طلا، سهام، اوراق بهادار و … را پیشرو دارید. بنابراین شما میتوانید ۱۰۰ میلیون تومان خود را بین این سه کلاس تقسیم نموده و در هر کدام سرمایهگذاری نمایید.
برطبق استراتژی ۱/N، بعد از گذشت زمان مشخص، مثلاً یک سال، شما بازخورد سود و زیان ناشی از این کلاسها را دریافت خواهید کرد. بهعنوانمثال، میبینید که بازار طلا، سود خوبی را عایدتان کرده است، در حالیکه سهام خریداری شده، متحمل ضرر شده است. بر اساس این استراتژی، شما باید مجدد سرمایهگذاری را به تعادل برسانید و به اصطلاح سبد خود را بازنگری کنید. یعنی طبق مثال، شما باید مقداری سهام را بفروشید و طلا بخرید! تاحدی که تمام ثروت شما در این سه کلاس، به سهم ۳۳.۳ درصد برسد!
این وضعیت برای بازارهای مالی پرنوسانی که دچار رشد ناگهانی و سپس افت ارزش شدید میشوند، مفید خواهد بود. در حالت کلی، با تمام سادگی در استراتژی ۱/N، میتوان آن را یکی از استراتژیهای مفید و مؤثر دانست. البته ذکر این نکته الزامی است که این استراتژی، تنها برای بازارهای مالی در کشورهای توسعهیافته، جوابگو خواهد بود و برای سایر مناطق با اقتصاد تورمی، امکان دریافت نتیجهی ایدهآل از آن وجود ندارد.
برطبق این استراتژی، ۶۰ درصد دارایی به خرید سهام اختصاص خواهد یافت و ۴۰ درصد آن خرید اوراق قرضه (با درآمد ثابت و بدون ریسک). در خصوص اینکه چرا این اعداد باید به خرید سهام و یا اوراق قرضه اختصاص یابد، لازم است بدانید که سهام و اوراق قرضه در کشورهای توسعهیافته به عنوان گزینههای اصلی سرمایهگذاری شناخته میشود و آیتمهای سرمایهگذاری دیگر به جز خرید سهام و اوراق بهادار، در لیست «سایر گزینههای سرمایهگذاری» جای میگیرند و از اهمیت کمتری برخورداراند. اعداد ۶۰ و ۴۰ در این استراتژی براساس داراییهای کلی در کل بازارهای مالی تعیین شده است.
همچنین استراتژی ۶۰/۴۰ در تخصیص دارایی، معایبی دارد که در برخی از کشورها مانند ایران، میتواند جای نقد و بررسی داشته باشد. بهعنوانمثال، یکی از ایراداتی که به این استراتژی در بازار مالی ایران وارد میشود، عدم در نظر گرفتن برخی بازارها مانند بازار طلا و یا املاک و مستغلات است، در حالیکه سرمایهگذاری در این بازارها، میتواند در ایران بسیار مهم باشد.
یکی از ایرادات دو استراتژی قبلی، این است که سن سرمایهگذار در نظر گرفته نمیشود. شاید در نگاه اول، این مسأله کمی عجیب به نظر برسد که سن سرمایهگذار چطور میتواند در تخصیص دارایی و سرمایهگذاری تأثیر داشته باشد؟! در پاسخ میتوان به موضوع تحمل میزان ریسک موجود در هر یک از این بازارها اشاره کرد. بازار سهام، بازار پر ریسکی شناخته میشود و برای افراد با سن کمتر و روحیهی ریسکپذیرتر مناسب است. خوشبختانه در استراتژی ۱۲۰-Age در تخصیص دارایی، این مشکل برطرف شده است.
در استراتژی ۱۲۰ -Age در تخصیص دارایی، سن فرد از عدد ۱۲۰ کم میشود. عدد بهدستآمده، درصد سرمایهای است که توصیه میشود فرد در بازار سهام به کار بگیرد و مابقی آن را به بازار اوراق قرضه (بدون ریسک دارای درامد ثابت) اختصاص دهد. یعنی اگر شما یک جوان ۳۰ ساله هستید و ۱۰۰ میلیون تومان پسانداز دارید، طبق این استراتژی، باید ۹۰ درصد سبد خود را به خرید سهام اختصاص دهید و ۱۰ درصد آن را در خرید اوراق قرضه سرمایهگذاری کنید.
همانطور که گفتیم استراتژیهای تخصیص دارایی، یکی از مفاهیم مهم و زیربنایی در زمینهی مدیریت ریسک در سرمایهگذاری است. هدف از به کارگیری استراتژیهای تخصیص دارایی، آن است که ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم و البته سود مورد انتظار را به حداکثر برسانیم.
طبق دادههای صندوقهای سرمایهگذاری، ۹۰ درصد بازده پرتفویهای مختلف، به مدیریت صحیح و نحوهی تخصیص دارایی بازمیگردد. این امر نشان میدهد که این حوزه میتواند نقش بسیار مهمی را در رساندن سرمایهگذار به افق مطلوب سرمایهگذاری و اهداف مالی وی ایفا نماید.