فرضیهی بازار کارا (Efficient Market Hypothesis) یکی از اصلیترین موضوعاتی است که در زمینهی مدیریت سرمایهگذاری (دانش سرمایهگذاری) و اقتصاد مطرح میشود. این موضوع کمک میکند تا بتوانیم بازارهای دارایی را بهتر بشناسیم، منابع مالی را در بازارها بهتر مدیریت کنیم و روش صحیح تحلیل مالی را برای سرمایهگذاری داراییهایمان انتخاب نماییم. در این مطلب تلاش کردهایم تا فرضیهی بازار کارا را توضیح دهیم.
همانطور که از نام این فرضیه پیدا است، در آن به کارایی و کارا بودن یک بازار میپردازند. بازار کارا، بازاری است که اطلاعات در قیمت بازار آن دارایی بهسرعت منعکس خواهد شد. در این صورت، تمامی سرمایهگذاران در این بازار، از اطلاعات مشابهی آگاه خواهند بود.
در بازار کارا داراییها همیشه با نرخ و ارزش واقعی خود در بازار کارا، معامله خواهند شد. یعنی امکان فروش سهام با قیمت متورم و غیرواقعی و یا خرید آن با قیمتهای کمتر از ارزش واقعی، در بازارهایی با ۱۰۰% کارا ناممکن است.
در بخش قبلی، مفهوم سنگ بنای تئوری مالی مدرن را در قالب فرضیهی بازار کارا، مطرح شد. البته جا دارد که بگوییم این فرضیه بسیار جای بحث و گفتوگو دارد. به لحاظ تئوری، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی قادر به ایجاد بازدههای اضافی یا همان بازده آلفا، به طور مداوم نیستند. اینکار تنها از طریق آگاهی از اطلاعات داخلی داراییها امکانپذیر خواهد بود. برای مثال اگر شرکتی طرح توسعهای دارد و این طرح توسعه بر ارزش سهام آن اثرگذار باشد، افرادی میتوانند با آگاهی از این خبر قبل از انتشار عمومی آن، اقدام به خرید سهام آن شرکت کنند و بازدهی غیرعادی و قابل توجهی کسب کنند، اما در صورت کارا بودن بازارها چنین اتفاقی نباید رخ دهد و تمام اطلاعات شرکتها به سرعت باید در قیمت آن دارایی منعکس شوند.
از طرف دیگر سرمایهگذارانی مانند وارن بافت، در دورههای مداوم و به صورت متوالی، توانستهاند بازار را شکست دهند. همچنین افرادی که مخالف فرضیهی بازار کارا هستند به رویدادهایی نظیر سقوط بازار سهام در سال ۱۹۸۷ نیز اشاره میکنند. آن رویدادها به طرز عجیبی نشان دادهاند که قیمت سهام میتواند به طور جدی از ارزش واقعی آن منحرف شود. خلاصهی مطلب اینکه، بازارهای کارآمد در عمل، مورد سؤال قرار گرفتهاند و موارد نقیض آن مشاهده میشود.
کارایی بازار، به این موضوع اشاره میکند که قیمتها چطور اطلاعات موجود را منعکس میکنند. وقتی همهچیز دقیق و منصفانه، ارزشگذاری شود؛ بر طبق فرضیهی بازار کارا، جایی برای کسب سود اضافی با سرمایهگذاری باقی نخواهد ماند. به بیان دیگر، در یک بازار کارا، احتمال چندانی به شکست در سرمایهگذاری وجود نخواهد داشت.
در بازارهای مالی، کارایی در سه موضوع مطرح میشود که در ادامهی مطلب به آنها پرداخته شده است.
به معنای تخصیص بهینهی سرمایه در بازار مالی کارا است. در اینگونه از بازارها، منابع موجود به سودآورترین پروژهها اختصاص داده میشود. یعنی سرمایههای سرمایهگذاران در این بازار، برای طرحها و شرکتهایی استفاده میشود که بازدهی بالایی در تناسب با ریسک خود دارند.
به معنای آن است که سرعت نقدشوندگی و انجام معاملات و مبادلات در این بازار، بالا است.
کارایی اطلاعاتی در یک بازار مالی کارا به منزلهی کافی بودن اطلاعات است. این اطلاعات به قدری کافی هستند که به سرعت بر روی قیمتها تأثیر میگذارند. بازار کارا، به اطلاعات جدید حساس بوده و قیمتها، متناسب با آن اطلاعات جدید به روزرسانی شده و تغییر خواهد کرد.
کارامدتر شدن یک بازار، با افزایش تعداد شرکتکنندگان در آن، رشد خواهد کرد. زمانی که افراد بیشتری در یک بازار مشارکت داشته باشند، اطلاعات کاملتری از قیمت تحمیل خواهد شد. در نتیجه، بازار کارامدتر و فعالتر میگردد.
در قسمت قبل، بیان کردیم که کارایی بازارهای مالی، در سه موضوع قابل طرح میباشد. یکی از این سه موضوع، بازارهای کارایی اطلاعاتی بود. در این حالت، آنچه که مبنا قرار میگیرد، اطلاعات است. این بازارها را میتوان در سه سطح دستهبندی نمود. بازارهای کارایی ضعیف، بازارهای کارایی متوسط و بازارهای کارایی قوی. در ادامه با ویژگی هر کدام از این سطوح بیشتر آشنا خواهید شد.
در بازارهای کارایی ضعیف، قیمتها تمام اطلاعات گذشته را منعکس نمیکند. بنابراین نمیتوان بر مبنای اطلاعات گذشتهی یک دارایی برای انتخاب آن با هدف کسب نرخ بازدهی بالا در آینده تصمیمگیری و برنامهریزی نمود. هرچند برخی از تحلیلگران مالی، بر این عقیده هستند که با تجزیهوتحلیل قیمتهای گذشته، میتوان قیمتهای آتی سهام را تا حدودی پیشبینی کرد. البته این امر نیازمند بررسی الگوهای پیچیده در قیمت سهام خواهد بود. شکل بازارهای کارایی ضعیف را میتوان در تقابل با تحلیل تکنیکال دانست. در تحلیل تکنیکال، میتوان بر اساس دادههای گذشته و شناسایی الگوهای قیمتی گذشته، تا حدودی روند قیمت در آینده را پیشبینی نمود.
در بازارهای کارایی متوسط یا نیمه قوی، قیمتها در بردارندهی اطلاعات عمومی و منتشر شده مربوط به یک دارایی هستند. در صورتیکه اطلاعات جدید منتشر شوند، قیمت دارایی مورد نظر دستخوش تغییراتی خواهد شد.
در بازارهای با کارایی قوی، تمام اطلاعات عمومی و خصوصی، در قیمتها خودشان را نشان میدهند. یعنی اطلاعات عمومی و پنهان شرکتها، در این بازارها مطرح خواهد شد. در نتیجه هیچ سرمایهگذاری نمیتواند از اطلاعات خاصی که در دسترس دیگران نیست، سود به دست آورد.
لازم به ذکر است که طبق مطالعات، بیشتر بازارها از کارایی قوی برخوردار نیستند. در بازارهایی مانند بورس آمریکا، انگلستان، ژاپن، شکل نیمه قوی و ضعیف کارایی دیده میشود و میتواند این دو شکل از فرضیهی بازار کارا را تأیید نماید. این در حالی است که شکل قوی، اصلاً دیده نمیشود.
یک بازار کارا، در هر شکلی که باشد، به سرمایهگذار اجازهی دسترسی به سود غیرعادی و بالا را نخواهد داد. در بازار کارا، تنها راه کسب سود بالاتر، شرکت در معاملات و خرید سهامهایی با ریسک بالاتر است. در این بازار، قیمت سهام برابر با ارزش واقعی آن خواهد بود.
نکتهی دیگری که میتوان در جمعبندی این محتوا به آن اشاره نمود این است که بازارها را نمیتوان در دستههای مطلق کارایی یا عدم کارایی جای داد. در حقیقت، آنچه دیده میشود ترکیب و ادغامی از این دو حالت خواهد بود. یعنی میتوان اینگونه در نظر گرفت که تغییرات قیمت و اتفاقات روزانه، لزوماً بر سهام و ارزش آن، تأثیرگذار نخواهد بود.
برای دسترسی به سایر مقالات و همچنین محتواهای تحلیلی وارد شوید.