پیش مطالعه:
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
الگوها در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال دانش گستردهای است که هنگام بررسی دادههای بازار از آن برای پیشبینی روند قیمتها در آینده استفاده میکنیم. بخش مهمی از استراتژی فنی هر معاملهگر، استفاده از انواع شاخصهای فنی همچون الگوها است. این نوع شاخصها بهراحتی توسط معاملهگران شناسایی میگردند، اما گاهی در تشخیص معتبر بودن سیگنالی که میبینند دچار تردید میشوند؛ بنابراین، استفاده از ابزارهای اضافی میتواند برای فیلترکردن این دادهها مفید باشد؛ اما قبل از اینکه وارد دنیای الگوهای ادامهدهنده و معکوس شویم، مهم است با برخی اصطلاحات دانش معاملاتی مرتبط، مانند نحوهی خوانش الگوهای کندل استیک و تفاوت بازارهای صعودی و نزولی بهخوبی آشنا باشیم.
در این مقاله قصد داریم به بررسی الگوهای سقف دوقلو/سهقلو و کف دوقلو/سهقلو بپردازیم که از انواع الگوهای برگشتیاند، یعنی با هر روندی آغاز شده باشند در پایان، به معکوس آن روند منجر میگردند. الگوهای سقف دوقلو و سهقلو که به ترتیب شامل دو و سه قلهی مشابه هستند، با روندی صعودی آغاز و با روند نزولی پایان میپذیرند. برعکس الگوهای کف دوقلو و کف سهقلو به ترتیب شامل دو درّه و سه درّهی تقریباً مشابهاند که از ابتدا با یک روند شارپ نزولی آغاز شده، در پایان به یک روند صعودی قوی ختم میگردند.
پیش از ورود به این بحث خوب است با مفهوم موقعیت خرید (Long position) و موقعیت فروش (Short position) آشنا شویم.
در بازارهای بورس جهانی که دو طرفه هستند، اصطلاح خرید و فروش به معنی دو جهت احتمالی قیمت است که معاملهگران میتوانند از آن سود کسب کنند. به عبارت دیگر در موقعیت خرید، معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند و در موقعیت فروش، احتمال کاهش قیمت را میدهد؛ اما در بازار بورس ایران که بازاری یک طرفه است امکان کسب سود از موقعیت فروش وجود ندارد و معاملهگر نمیتواند سهامی که از قبل خریداری نکرده است را به فروش برساند.
زمانی که قیمتها طی یک روند صعودیِ رالیوار یک بار تا محدودهی یک سقف (higher high) بالا رفته، معکوس شوند و تقریباً تا محدودهی حمایت نزول کنند، سپس طی یک بازگشت قوی، دوباره بالا رفته، سقفی مشابه قلهی قبلی را تجربه نمایند و دوباره روند نزولی نسبتاً تندی را در پیش گیرند، میتوان حدس زد الگوی سقف دوقلو (double top) در حال تشکیل است. به طور معمول، حجم معاملات در اوج دوم (second high) کمتر از اوج اول (first high) است که نشاندهندهی کاهش تقاضا و ترس بازار از خطر ریزش است. هر چه فاصلهی زمانی بین دو قله بیشتر و حجم فروش پس از اولین قله سنگینتر باشد، الگوی قابلتوجهتری شکل گرفته است. شکل زیر نمونهای از الگوی سقف دوقلو است:
بسته به شکل نوکتیز (spike) یا منحنی (rounded peak) هر قله که در الگو تشکیل شده، ۴ تنوع از الگوی سقف دوقلو ایجاد میگردد: آدم – آدم، آدم – حوا، حوا – آدم و حوا – حوا
کاربرد این الگو، تخمین پایینترین قیمتی است که یک سهم یا دارایی ممکن است در آینده (پس از شکلگیری و تکمیل الگوی سقف دوقلو) تجربه نماید تا از این طریق معاملهگر موقعیت خرید خود را در آن محدوده (قیمت هدف) قرار دهد (ببندد). در این الگو میتوان قیمتهای هدف را از این فرمول محاسبه نمود:
قیمت هدف = پایینترین قیمت تجربهشده – تفاضل بین پایینترین قیمت تجربهشده در کف و بالاترین قیمت تجربه شده در سقف
با محاسبهی تفاضل پایینترین قیمت تجربه شده (lower low) در پایینترین سطح درهی (valley) شکلگرفته بین دو قله و بالاترین قیمت تجربه شده (higher high) در رأس دو قله، سپس کسر این عدد از پایینترین قیمت کف دره، میتوان تخمین زد پس از تکمیل الگو، قیمت در پایینترین حالت ممکن تا کجا میتواند نزول یابد. مثلاً تصور نمایید یک سهم دو بار در محدودهی قیمت ۶۵۰ تومان سقف قیمتی خود را تجربه نموده است و در حدفاصل این دو قله، در پایینترین سطح تجربهشده، به کف قیمت ۴۵۰ تومان رسیده است.
حال تحلیلگر تکنیکال که در آغاز روند نزولی انتهای الگو دست به فروش زده (sell-off)، با کسر بالاترین سقف از پایینترین کفِ تجربه شده (۶۵۰-۴۵۰ =۲۰۰)، به تفاضل ۲۰۰ تومان میرسد، پس پیشبینی مینماید قیمت از کف فعلی یعنی ۴۵۰ تومان، میتواند به همین میزان یعنی ۲۰۰ تومان دیگر کاهش یابد و این میزان بیشترین کاهش ممکن برای قیمت خواهد بود، در نتیجه با کسر ۲۰۰ تومان از ۴۵۰ تومان (۴۵۰-۲۰۰= ۲۵۰)، موقعیت خرید مجدد خود را منوط به رسیدن قیمت به محدودهی قیمت ۲۵۰ تومان (قیمت هدف) خواهد نمود. در زیر نمونهای از روش محاسبهی قیمت هدف را در الگوی سقف دوقلو مشاهده مینمایید.
بنابراین دانستیم در الگوی سقف دوقلو، انتظار میرود قیمت هدف (قیمت کف خرید بالقوّه) حداقل باید به اندازهی فاصلهی قیمت کف دره تا بالاترین سقف دو قله، از خط کف دره (محدودهی حمایت) کاهش یابد و پیشبینی میشود این نقطه پایینترین قیمتی است که سهم یا دارایی میتواند پیش از معکوس شدن مجدد روند، تجربه نماید، پس این نقطه کف مناسب برای خرید است.
فرض کنید شما معاملهگری به دنبال فرصتهای معاملاتی کوتاهمدت هستید که معاملات آتی یورو دلار را پس از بررسی نمودارها، بر اساس فواصل زمانی یک دقیقهای تجزیهوتحلیل میکنید. طبق مشاهدات شما، قراردادهای آتی یورو دلار در بیشتر ساعات صبح، روند صعودی را نشان میدهد، اما اکنون پس از سقف زدن قیمت روی ۹۷ دلار، قیمت قرارداد آتی به ۹۶٫۴۲ دلار کاهش مییابد و دوباره به ۹۷٫۰۲ دلار صعود میکند و مجدد سیر نزولی در پیش میگیرد، بدین ترتیب در اینجا یک الگوی سقف دوقلو مشاهده میکنید. با تحلیل الگوی شکلگرفته و مشاهدهی معکوس شدن مجدد روند، یک موقعیت فروش (short position) در سقف میزنید. حال برای سرمایهگذاری مجدد و پیشبینی قیمت هدف برای بستهشدن پوزیشن خرید (closing the position) چه قیمتی را برآورد مینمایید؟
(توجه داشته باشید همانطور که در مقدمهی بحث اشاره شد موقعیت فروش یا پوزیشن شروت در بازار ایران کاربردی ندارد و ما صرفاً به عنوان مثال آن را مطرح کردیم.)
قیمت هدف: ۹۶٫۴۲ $ (پایینترین قیمت تجربهشده بین دو قله) – (۹۷٫۰۲ $ (بالاترین قیمت تجربه شده در دو قله)- ۹۶.۴۲$) = ۹۵٫۸۲ $ پس از تجربهی قلهها در الگوی سقف دوقلو، قیمت ۹۵٫۸۲ $ بهعنوان پایینترین قیمت محتمل برای خرید مجدد برآورد میشود.
مشخصات
زمانی که در یک روند شدید نزولی قیمت به پایینترین حد (lower low) میرسد، از آن برمیگردد و دوباره تا همان کف اولیه فروش میخورد و مجدد بازمیگردد و صعودی میشود تا سقف قبلی را لمس کند، الگوی کف دوقلو شکل گرفته است. تحلیلگران از این الگو برای پیشبینی زمان پایان روند نزولی و تغییر آن به روند صعودی و زمان مناسب برای آغاز خرید در کف قیمت و نگهداری آن برای رسیدن به بالاترین قیمت هدف برای فروش استفاده میکنند.
اگر با انواع روند در تحلیل تکنیکال آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنیم این مقاله را هم مطالعه کنید.
در تشخیص الگوی کف دوقلو به این نکته دقت داشته باشید که درهی دوم نباید کف قیمتی پایینتر از درهی اول داشته باشد؛ حجم فروش نیز باید در روند نزولی اول سنگینتر و در روندهای نزولی بعدی بهتدریج سبکتر باشد که نشاندهندهی تمایل خریداران به خرید سهم/دارایی در کفهای بالاتر (higher lows) و نگهداشت بیشتر سهم توسط سهامداران است؛ این سیگنالها حاکی از باور بازار به ارزشمندتر شدن دارایی/سهم و مقدمهای بر افزایش قیمت در آیندهی نزدیک خواهد بود.
در الگوی کف دوقلو، انتظار میرود قیمت، رشدی به بزرگی تفاضل بین قیمت کف درهها (valley lower lows) تا سقف (peak) قلهی تشکیل شده بین دو کف داشته باشد. حال چگونه میتوان میزان این رشد را تخمین زد؟
رویکرد محاسبهی قیمت هدف در الگوی کف دوقلو مشابه سقف دوقلو است، اما برای تعیین محدودهای که قیمت پس از تشکیل الگو، پتانسیل رشد و رسیدن به آن را خواهد داشت؛ پس تعیین قیمت هدف در الگوی کف دوقلو برای برنامهریزی خرید در کف و انتظار برای رسیدن قیمت به سقف بالقوه جهت فروش و کسب سود از این حدفاصل کاربرد دارد. همان گونه که در شکل شمارهی ۴ میبینید قیمت هدف را در این الگو از طریق فرمول زیر محاسبه مینماییم:
قیمت هدف= بالاترین سقف – (بالاترین سقف – پایینترین کف)
در شکل شمارهی ۳ مشاهده مینمایید پایینترین قیمتی که دارایی در کف عمیقترین دره تجربه نموده است قیمت ۲۵$ و بالاترین سقفی که در نوک قله، پیش از نزولی شدن مجدد تجربه کرده، قیمت ۳۰$ است. پس از اوج مجدد و عبور قیمت از خط گردن (نقطهی شکست)، تحلیلگر که احتمال تشکیل الگوی کف دوقلو و صعودی ماندن روند را میدهد، در همین نقطه وارد موقعیت خرید شده، با محاسبهی قیمت هدف یعنی: ۲۵-۳۰= ۵ +۳۰ = ۳۵ در انتظار رسیدن قیمت به هدف ۳۵$ در معامله باقی مانده، این نقطه را بهعنوان بالاترین قیمت قابل پیشبینی پیش از نزولی شدن مجدد روند، نقطهی فروش و کسب سود از این حدفاصل قرار میدهد.
این الگوها به این دلیل قابلتوجهاند که نشان میدهند در برخی نقاط قیمتی، سرمایهگذاران با واکنشی که از خود نشان میدهند روندی را که در حال وقوع است، معکوس میکنند. مثلاً در یک روند صعودی، ایجاد دو قله نشان میدهد که در برخی نقاط قیمتی، معاملهگران زیادی مایلاند دست به فروش بزنند (وارد موقعیتهای فروش کوتاهمدت شوند تا دوباره در کف خرید کنند)، بهنحویکه فعالیت آنان بر روند صعودی ایجادشده مبتنی بر تقاضای طبیعی برای سهام یا دارایی غلبه کرده، آن را معکوس میکند. یک نتیجهگیری معقول از این رویداد آن است که این سطح قیمت، بر اساس تقاضای بازار و نشاندهندهی ارزش ذاتی آن سهم یا دارایی است که مورد اجماع کلی سرمایهگذاران بوده است.
در الگوی کف دوقلو، اگر سیر نزولی یک سهم یا دارایی، دومرتبه در یک نقطهی قیمتی خاص متوقف شود (دو کف مشابه ایجاد شود)، تحلیلگر میتواند به نتیجه برسد که از دیدگاه جمعیِ حاضران بازار قیمت در این نقطهی خاص، آنقدر ارزان هست که برای سرمایهگذاری جذاب باشد و ارزش ذاتی آن، بالاتر از این قیمت تخمین زده میشود، پس سودده خواهد بود.
به طور خلاصه الگوهای سقف سهقلو و کف سهقلو شبیه سقف دوقلو و کف دوقلو هستند اما معتبرتر از آنها زیرا سقف و کفها به تعداد بیشتری خطوط حمایت و مقاومت را لمس کرده و مدت طولانیتری را در محدودهی تثبیت گذراندهاند.
مشابه الگوی سقف دوقلو که الگویی نزولی (Bearish) در تحلیل تکنیکال است، سقف سهقلو نیز از انواع الگوهای برگشتی نزولی است که برای پیشبینی زمان معکوس شدن روند حرکت قیمت (از روند صعودی به روند نزولی) استفاده میشود. سه قلهی این الگو که اغلب هرکدام نسبت به قبلی، سقفهای پایینتری (lower highs) را ثبت میکنند هشدار میدهند که حاضران در بازار سرمایه بهتدریج اطمینان خود را از ارزشمند بودن سهم/ دارایی در همان سقف قیمتی پیشینش از دست میدهند و همین امر ممکن است دیگر موجب تکرار روند صعودی قیمتها نشده، قیمتهای پایینتر، در نتیجه روند نزولی در راه باشد.
یک روند با سه قله ممکن است در تمام تایمفریمها اتفاق بیفتد، اما برای اینکه یک الگو بهعنوان سقف سهقلو معتبر باشد، باید پس از یک روند صعودی رخ دهد و در پایان پس از شکستن خط گردن به یک روند نزولی ختم گردد. در شکل ۶ نمونهای از الگوی سقف سهقلو، زمان فروش و خروج از معامله تا رسیدن به قیمت هدف (پایینترین قیمت بالقوه) برای ورود مجدد و خرید را مشاهده مینمایید.
الگوی کف سهقلو مانند کف دوقلو نوع دیگری از الگوهای برگشتی و یک الگوی گاوی (bullish) است که نوید تغییر روند قیمتها از نزولی به صعودی را میدهد. پیام این الگو آن است که بر اساس تحلیل رفتار سرمایهگذاران، قیمت سهم/ دارایی دیگر کاهش نمییابد و پتانسیل آن را دارد که سقفهای بالاتری را تجربه نمایید.
همان گونه که در شکل شمارهی ۸ میبینید معامله با الگوی کف سهقلو، شبیه کف دوقلو است اما با اطمینان بالاتر، فرصت بیشتر برای تثبیت قیمتها و روند صعودی قویتر در پایان دورهی تثبیت. برای کسب سود از این الگو به راهنمای زیر دقت کنید:
برای ورود، دو موقعیت در دسترس است؛ اول تنظیم سفارش خرید درست بعد از اولین شکست در خط استقامت؛ دوم ورود هنگام شکست مجدد خط گردن در پایان درهی سوم. بازکردن سفارش در شکست مجدد، مطمئنترین گزینه است، همچنین نسبتِ ریسک به پاداش خوبی را به شما ارائه میدهد و از خواب سرمایهی شما تا تشکیل کامل الگو جلوگیری مینماید، اما ازآنجاکه پیش از تکمیل الگو نمیتوان صددرصد مطمئن بود که این الگو قطعاً کف سهقلو است یا نه احتمال اینکه الگو کف دوقلو باشد و دیگر قیمت به سمت خط گردن بازگشت ننماید وجود دارد.
حد ضرر خود را روی آخرین کف تجربهشده در الگوی کف سهقلو (در محدودهی حمایت) قرار دهید که در صورت عبور قیمت به پایینتر از این حد، از معامله خارج شده، از ضرر بیشتر جلوگیری نمایید. لازم به توضیح است بازار همیشه بر اساس الگوی شکل یافته رفتار نمینماید و تقریباً در ۳۰% موارد ممکن است قیمت طبق الگو رفتار نکرده مجدد به زیر خط حمایت نزول کند که این تغییر میتواند ناشی از عوامل بیرونی و بنیادی حاکم بر قیمت سهم یا دارایی مدنظر یا باشد.
میانگین فاصلهی بین محدودهی استقامت و مقاومت (سقف و کف) را محاسبه کنید و از خط گردن به بالا این میزان را افزوده، محدودهی سود را تعیین کنید و سفارش فروش خود را برای کسب سود در آن محدوده تنظیم نمایید.
برای داشتن معاملهای مؤثر بر اساس الگوها، لازم است برخی استراتژیهای معاملاتی را در نظر داشته باشید تا با فیلترکردن الگوهای معتبرتر، نسبت سودگیری از یک الگو را افزایش دهید. برای داشتن بیشترین بهره از الگوهای کف دوقلو/سهقلو و سقف دوقلو/سهقلو و مواجه شدن با کمترین میزان ضرر، چند استراتژی معاملاتی را به شما توصیه میکنیم:
با کوچکنمایی (zoom out) صفحهی نمودار، نمای کلیتری از آن را در بازهی زمانی وسیعتر مشاهده نمایید، در نتیجه بهتر خواهید دید که پیش از تشکیل الگو، روند صعودی بوده است یا نزولی؛ این مشاهدات به شما در تشخیص روند بعدی (پس از تکمیل الگو) کمک خواهد کرد. هرچه نمودار را در قابهای بزرگتری مشاهده نمایید سیگنالهای درستتری بهدست خواهید آورد.
حجم فروش را با استفاده از شاخص RSI یا با استفاده از رفتار قیمت (price action) بررسی نمایید؛ اغلب فروشهای سنگین نشان از بیمیلی بازار نسبت به نگهداشت سهم یا دارایی و حاکی از باور جمعی مبتنی بر پایینتر بودن ارزش واقعی آن از قیمت فعلیاش است.
به شمعی که در نقطهی شکست (breakout) ایجاد میشود دقت کنید؛ هنگام شکست خط گردن، باید یک شمع بزرگ وجود داشته باشد که قیمت را پرقدرت از خط حمایت/ مقاومت عبور دهد، در غیر این صورت این نقطهی شکست چندان قابلاتکا نخواهد بود؛ نسبت بدنه به فیلتر یک شمع معتبر در نقطهی شکست، باید بیش از ۸۰% اندازهی کلی شمع باشد، بدین ترتیب فریب نقاط شکست تقلبی (fake out) را نمیخورید؛ مثلاً وجود شمعهای دوجی در این نقطه یک موقعیت بیاعتبار و گول زننده است.
منتظر بازگشت مجدد قیمت به خط گردن (retest) باشید. در این مرحله باید روی خط گردن به دنبال یک پین صعودی/نزولی (میلهی یک شمع که از روی خط گردن به بالا/پایین نفوذ کرده) باشید. این پین یک سیگنال ورودی است. پس از مشاهدهی این میلهی شمع روی خط گردن، سفارش خود را بگذارید.
حد ضرر را زیر ۷۸% سطح فیبوناچی قرار دهید تا پاداش را به نسبت ریسک افزایش دهید.
امید است با مطالعهی سلسله مقالات آموزش تحلیل تکنیکال بتوانید به دانش معاملاتی و نکات مهم برای کسب سود بیشتر مجهز گردید. آکادمی دانایان در این مسیر همراه شماست.
منبع اطلاعات فوق:
https://forexbee.co/triple-bottom-pattern/